نمیدونم چه جمله ی عجیبیه که میگن دلم تنگ شده.یعنی اونجوری که باید حق مطلبو ادا نمیکنه.در واقع آدم میسوزه و ذره ذره تموم میشه و به جایی میرسی که دیگه دلی نمونده حتی واسه تنگ شدن! میسوزی و کاری از دستت بر نمیاد. نمیتونی فاصله رو مقصر بدونی چون میبینه ضعیفی و کاری میکنه بدتر دلتنگی بکشی. بعدشم وایمیسته و به ریشت میخنده.شایدم مقصر خاطره هاس، همون خاطره های لعنتی که فکر میکنی قشنگنو آخرشم تبدیل به بغض میشن و میشینن گوشه ی گلوت.بدتر از تیغگلوتو میبندن و منبع
درباره این سایت